وصیّت چیست؟
انسان تا زمانی که زنده است و از نعمت عقل برخوردار میباشد و از جهتی دیگر مثل ورشکستگی (ورشکسته به کسی گفته میشود که بدهی او بیش از مجموع داراییاش میباشد که در واقع تمام دارایی او متعلق حق دیگران است در این صورت شرع مقدس او را از تصرّف در اموالش که در واقع اموال دیگران است منع کرده است) یا سفاهت (از لحاظ شرعی سفیه به کسی گفته میشود که نمیداند مال خود را در چه راهی و به چه شیوهای مصرف کند در واقع سفیه کسی است که از حداقل فکر اقتصادی محروم است) از تصرّف در اموالش منع نشده، میتواند در همه اموالش تصرّفات مالکانه بکند یعنی آنها را به هر کسی و به هر قیمتی که بخواهد بفروشد یا از دیگر راهها مثل هدیه یا صلح آنها را به دیگران منتقل کند.
اما با پیش آمدن مرگ، این پل مواصلاتی بین دنیا و آخرت، این مقدار تصرّف از محدوده اختیار صاحب مال خارج میشود و او حق دارد فقط برای مقدار معیّنی از اموالش (یک سوم اموال) برای بعد مرگش تعیین تکلیف کند.
در اصطلاح شرعی مصارفی را که میّت در زمان زنده بودنش برای این مقدار از اموالش مشخص میکند تا بعد از مرگش صرف آن امور شود، وصیّت کردن میگویند.
تَرَکِه چیست؟
منظور از تَرَکِه تمام اموالی است که میّت آنها را ترک کرده و به دیار باقی شتافته است؛ و به طور ساده اموال میّت را بعد از مرگش تَرَکِة او مینامند. مثلاً تَرَکة یک نفر ممکن است یک باب خانه، اتومبیل سواری او و مبلغی پول در حساب بانکی است.
وَرَثه چه کسانی هستند؟
به تمام کسانی که به واسطه خویشی نسبی (خونی) یا سببی (به واسطه ازدواج) از میّت ارث میبرند وَرَثة میّت میگویند که اجمالاً سه دسته هستند و تا کسی از دسته جلوتر یا اولاد آنها هر چقدر پایینتر برود وجود داشته باشد نوبت به ارث بردن دسته بعدی نمیرسد. برای آشنایی خوانندگان طبقات ورّاث را مختصراً توضیح میدهیم:
طبقات ورّاث:
طبقه اول: پدر و مادر و اولاد میّت و با نبودن اولاد نوهها و با نبودن نوه نتیجهها و با نبودن آنها اولاد آنها هرکدام که به میّت نزدیکتر هستند ارث میبرند و تا وقتی که کسی از این طبقه هنگام مرگ میّت زنده باشد افراد طبقه دوم ارث نمیبرند.
طبقه دوم: پدر بزرگ و مادر بزرگ میّت هرچه بالاتر بروند و نیز خواهر و برادر میّت و در نبود خواهر و برادر اولاد آنها هرچه پایینتر بروند طبق تفصیلی که در طبقه اول راجع به نوهها و نتیجهها گفته شد و تا کسی از این طبقه هنگام مرگ میّت زنده است کسی از طبقه سوم ارث نمیبرد.
طبقه سوم: عمو، عمّه، دایی و خاله میّت هرچه بالاتر بروند (با لحاظ نزدیک بودن به میّت) و در نبود این چهار گروه اولاد آنها هر چه پایینتر بروند به تفصیلی که گذشت؛ و اگر شخصی از این سه دسته کسی را نداشته باشد اموال او به امام علیه السلام (حکومت اسلامی) میرسد.
البته دقت شود که زن و شوهر همراه تمام طبقات از همدیگر ارث میبرند که بررسی مسائل آنها از غرض این نوشته خارج است.
ثُلث چیست؟
ثُلث اموال میّت مقدار یک سوم تمام داراییهای میّت هنگام مرگ اوست که شرعاً حق دارد در این مقدار از اموالش وصیّت کند و بیش از این اجازه ندارد مگر وَرَثه اجازه دهند.
مثلاً اگر اموال شخصی عبارت باشد از خانه، تومبیل و حساب بانکی اوو قیمت آنها به نود میلیون برسد، ثُلث آن میشود سی میلیون که شخص حق دارد در این سی میلیون وصیّت کند و نمیتواند حتی در یک ریال بیش از این مقدار وصیّت کند.
و اگر در بیش از این مقدار وصیّت کند، مثلاً مقدار مصارفی که معیّن کرده به سی و دو میلیون برسد وَرَثه میتوانند بیش از سی میلیون را اجازه ندهند یا برخی از آنها اجازه دهند و برخی دیگر اجازه ندهند که به مقدار سهم ارث اجازه دهنده مصرف در ثُلث میشود و سهم کسی که اجازه نمیدهد به او منتقل میشود و نمیتوان آن را در موارد مشخص شده در وصیّت مصرف کرد.
و اگر کسی برای بعد از مرگش خرجی را از محل ثُلث مشخص نکند تمام اموال بین وَرَثه تقسیم میشود مگر آنکه میّت به واجبات مالی یا بدنی مثل خمس و زکات و حج و اموال نذری (منظور از اموال نذری آن اموالی است که میّت هنگام زنده بودن نذر کرده که آنها را به مصرف خاصی برساند ولی به نذرش عمل نکرده و وصیّت کرده که بعد از مرگش به نذر او عمل کنند) یا مجهولالمالک (منظور از مجهول المالک یا مظالم العباد اموالی است که به ناحق یا اشتباهاً داخل در اموال یک نفر شده است ولی صاحبان آن یا وَرَثه صاحبان آن اصلاً مشخص نیستند یا اینکه انسان خسارتی به خود یک شخص یا اموال او وارد کرده باشد اما آن شخص را نمیشناسد تا خسارات را جبران کند؛ در این صورت مبلغی معادل حق آنها را با اجازه حاکم شرع) مجتهد جامعالشرایط از طرف صاحب حق صدقه میدهد تا دین او در گردنش باقی نباشد. وصیّت کند که اگر حرفی از ثُلث به میان نیاورده باشد از اصل مال پرداخته میشود و اگر تصریح کند که آنها را از ثُلث بدهند به وصیّت او عمل میشود و در این صورت اگر ثُلث برای همه این واجبات کافی نبود از دیگر اموالش جبران میشود.
دقت کنیم که به دو گونه میتوان وصیّت به ثُلث کرد:
الف: عین یک مال مشخص را برای کسی یا مصرف خاصی معیّن کند که در این صورت فروش آن مال امکان ندارد مگر با اجازه صاحب جدید آن که در ضمن وصیّت معین شده است. مثلاً اگر شخصی بگوید که ثُلث اتومبیل من برای فلان کس باشد در این صورت آن شخص در یک سوم (دو دانگ) از اتومبیل با دیگر وَرَثه شریک میشود و بدون اجازه او نمیتوان سهم او از آن اتومبیل را به کسی دیگر فروخت.
ب: گاهی هم ممکن است این گونه وصیت کرده باشد که از ثُلث اموالم پنج میلیون به فلان شخص بدهید که در این صورت وَرَثه میتوانند اتومبیل را که مثلاً پنج میلیون ارزش دارد به حسین آقا بدهند یا آن را فروخته و پولش را به حسین آقا بدهند. یا از دیگر اموال نقدی یا غیر نقدی میّت به اندازه پنج میلیون به حسین آقا بدهند.
میّت یا موصی کیست؟
البته معنی مفهوم میّت برای همگان روشن است اما منظور از موصیّ (بر وزن طوطی) کسی است که از حق خود در وصیّت تا ثُلث اموالش استفاده کرده و وصیّتی شفاهی یا کتبی از خود به یادگار گذاشته است. ناگفته روشن است که کسی که وصیّتی نکرده میّت است ولی موصی نمیباشد.
موصی له کیست؟
افرادی که میّت برای آنها سهمی از ثُلث اموالش معیّن کرده موصی لَه (بر وزن موسی) میباشند یعنی کسانی که برای آنها وصیّت شده و نفعی از وصیّت میّت خواهند برد چه از طریق ارث (بر طبق طبقات ارث که گذشت) هم اموالی برده باشند یا نبرده باشند.
وصیّ کیست؟
همانگونه که معلوم شد عمل به وصیّت آن است که تصرّفات خاصّی را بعد از مرگ کسی در قسمتی از اموال او انجام دهیم؛ این تصرّفات شامل تملیک (به ملکیت در آوردن) قسمتی از اموال برای شخص خاصّی و یا گاهی فروش اموال یا تصرّفات دیگر است. به کسی که بنا بر وصیّت میّت حقّ این گونه تصرّفات را دارا میباشد وصیّ میگوییم. یعنی کسی که مخاطب و اجرا کننده وصیّت است و فروش و تبدیل اموال میّت فقط به وسیله او یا با اجازه او معتبر و شرعی است.
قیّم کیست؟
اگر میّت وَرَثه صغیر (کسی که به سن تکلیف شرعی نرسیده یا اگر رسیده رشید نیست یعنی صلاح اقتصادی خود را تشخیص نمیدهد) یا دیوانه داشته باشد، رای اداره اموال آنها کسی را معیّن میکند تا اموال آنها از بین نرود؛ به این فرد یا افراد قیّم میگویند.
بعد از اینکه با اصطلاحات آشنایی مختصری پیدا کردیم احکام هر کدام از ارکان وصیّت را به طور جداگانه بیان میکنیم به صورتی که با رعایت قدم به قدم آنها وصیّتی صحیح و معتبر داشته باشیم.